یکی از فانتزیام اینه که به مخاطب خواصم پیشنهاد ازدواج بدم. یک دفعه بزنه زیر گریه. منم بگم چی شده دختر. چرا ناراحت شدی مگه همینو نمیخواستی. اونم بگه نه دیونه این اشک شوقه. منم یکی بزنم زیر گوشش بگم خودت دیونه ای خره. آی خدا یعنی میشه منو این همه خوشبختی (مجال، ملال،جون من نگو نوک زبونم. آها محال...)
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
چت روم | 3 | 175 | keyvan |